امام زمان چگونه انسانها را تربیت میکند؟
تربیت و هدایت انسان به کمال مطلوب و نهایی اش،دو مرحله میتواند داشته باشد:یکی ارایه طریق،ودیگر رساندن به مقصد یا ایصال به مطلوب.
معلم یا استاد مشاوری که راه درست شدن و کسب ملکات را به ما نشان می دهد با راه اول می خواهد مارا تربیت کند.او فقط راه را نشان می دهد و حرفهای او موجب نمی شود بلافاصله به مقصد برسیم؛ بلکه اراده ما و نزاع با موانع خارجی و داخلی و….هم لازم است،تا امر تربیت رخ دهد.
پر واضح است که هر چه معلمان اخلاق و تربیت در تربیت انسانی بگویند و بنویسند،صحیح آن را از سرچشمه وحی و تعالیم اهل بیت گرفته اند.وپیشتروبیشتر از آنان،انبیا و اولیا در این باره برای انسان ارایه طریق کرده اند که کتابهای آسمانی و گنجینه های حدیثی ما مملو از این معارف ناب است.
امام عصر( عج) به علت غیبتشان در این میان امکان کمتری دارند،به خلاف آبا ٕ طاهرینشان که در این امر،تاحد زیادی موفق بوده اند.
اما آن امام عزیزدر مرحله دیگر تربیت_ که در واقع قسمت اصلی کار است_ چون سایر امامان گذشته،نقش مهمی دارد.
جالب آنکه این مرحله از کار به خلاف مرحله قبل،نیاز به حضور حسی امام( ع) دیدن و شنیدن از امام( ع) و….ندارد.این روح متعالی امام است که به ولایت تکوینی خود راهبری می کند،و آن هم غیبت وحضور ندارد.
ایصال به مطلوب و برداشتن موانع داخلی و خارجی،به شکلی که صلاح ما در آنست.
در مناجات شعبانیه می خوانیم:«الهی لم یکن لی حول فانتقل به عن معصیتک الا فی وقت ایقظتنی لمحبتک» یعنی خدایامن حال و قوه ای برای انتقال از عصیان تو در خود نمی بینم،الا در هنگامیکه با محبت خویش نوعی بیداری و جذبه در من می آفرینی.
والحق که در هنگام عنایت الهی انسان اراده جدی و شوق موکد،برای طی مسیر در خود می بیند.این حالات را جذبه میگویند که از سوی امام عصر( عج) به ما میرسد.آشنا شدن با یک دوست خوب،خواندن یک کتاب مفید،ازدواج با فردی با کمال،ورود به رشته ای یا دانشگاهی مهیا برای اخلاقیات و….گرچه همه به ظاهر حوادثی بی انتخاب اند،اما دست امامی پشت آن است که مقدرات مارا در هر سال تعیین مینماید؛ این توفیق است.با این کارها غیر از ارایه طریق امام عصر( عج) دوستان خود را به کمال مطلوب و نهایی می رساند.
این توفیق میتواند شامل هر انسان کمال جوی واقعی باشد،و همه از سوی مقام ولایت اهل بیت است،البته به اذن الهی.